کش‌مکش

میگه گوشه رینگ دارم کتک میخورم.

میگم باز از اینکه اصلا تو رینگ نباشی بهتره!...

داره سعی میکنه مجابم کنه...

گاهی چقدر کوچیک میشیم!نگاهمون، نگاهمون، نگاهمون..

اعتراف شیرین

جانم به قربانت؛

قبل از آنکه اخم کنی و رو برگردانی،

خودم اعتراف می‌کنم،

تقصیر من بود!

بزرگی از تو...

حسینی یکتا

پستی رو باهام به اشتراک گذاشته...

حتی باز نمیکنم!

پیام میدم: من تا پنج شنبه صبح، دیدن و گوش دادن هرگونه تصویر و صوتی از حاج حسین رو واسه خودم ممنوع کردم! تا پام برسه اندیمشک...

#دلتنگی

زخم عمیق

سلام!

زبون تمسخر فقط برنده و تیزه،

نشونه کمالات و خلاقیت نیست!

همین

زمین

چند تا بیلچه، بیل، تبر، نهال، خاک، تو بگو گِل، حتی علف هرز، حتی بریدن دست، حتی خار، گوشه شمال...مال ما!

این کلان شهر و هرچه درش هست...مال شما!

آزمون دکترا

[16 ساعت قبل]

: آزمون فردا نه قراره بهت ارزشی بده،

نه قراره ازت ارزشی بگیره.

برو بده و بیا بشین چایی دارچینتو بخور!

با نبات:)

حسابِ کتاب

۱۴ درصد شارژ قرمز گوشی

حداقل یک ساعت راه تا منزل

یک گوشه دنج اتوبوس

می‌شود به عبارتی چند صفحه مطالعه ملس؟

فوریت اعتقادی

کوتاه میکنم؛

بین روزمرگی و رکود خودخوش نشان دادن دانشجوها غوطه می‌خوردیم، که یک غریب  به دنبال فردی برای "حرف زدن"، مستاصل و مذبذب، از آسمان پیدایش شد!

یک ساعت و نیم سر کلاس یکی از اساتید معارف نشستیم، تا روحیه و فرصت مطرح کردن مشکل و گرفتن جواب را قبل از فرار استاد، در هوا بقاپد!

چندساعت پیش، استاد فلسفه علممان میگفت، در مترو هر "آخوندی" وارد شود، هرکس هر سوالی بپرسد، با حوصله جواب میدهد. درحالی که من استاد، با مشت فکش را پایین می آورم که وقت نگرفته و ایمیل نزده و بد موقع و بدمکان سوال پرسیده!...

مرکز فوریت های اعتقادی دانشگاه کجاست؟

مسئولش پشت کدام میز نشسته؟!

پ.ن: متعجب این پیگیری نباشید! دانش آموز بود و خام..:)