۱۲
مهر
پسر نوجوونِ مشکی پوش، در ماشینو که باز کرد که بشینه، راننده مشکی پوشِ جدول سودوکو به دست، برگشت نگاهی بهش کرد و با لبخندی گفت: آقا پسر، جیبتو نگاه میکنی بعد میشینی تو ماشین من؟
پولتو حساب کتاب میکنی؟
یعنی من دو تومن هم تورو مهمون نمیکنم؟
یعنی ما ازین مراما نداریم؟
.
باباجون پول نداشته باشی هم، تو این ماشین با یه صلوات به مقصدت میرسی...
.
|یعنی هنوز خیلی چیزا دودی نشده مونده|
یعنی دودوتا چهارتای ریخته شده تو جدول،
یعنی زیر این پرچم،
یعنی سیستمعامل طرح کلی اندیشه:)