۰۸
آبان
رفتیم اجازه از پدر بگیریم
و قرآن بالای دست را ببوسیم...
اینکه بساط این دو ماه، سر سفره شما جمع میشه هم،
خودش ماجراییه...
#ضامن
درست وقتی که تا لب دره رفته و برگشته بودم،
یاد افتادن جانم را میخورد،
در نجف و سامرا و کاظمین و کربلا،
آب حیاتم دادند...
شکر